لآت عینکی
رشته تحصیلی ای که قصد داشتم بخونمُ دزدیدنش, من موندم و یه هیچی و اینجا
زندگی مثه درختی میماند که یه دیوثی روش داره میشاشه
یاد اون طوفانه افتادم که میگفت اگر رفتی تو طوفان و کونت گذاشتن
بیرون اومدی نگو
چون فکر میکنن کونی هستی و تازه مصیبتات شرو میشه
No comments:
Post a Comment
Newer Post
Older Post
Home
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment